حرمان

وبلاگ گروهی دوستان مهندس محمد (محسن) رضوی

حرمان

وبلاگ گروهی دوستان مهندس محمد (محسن) رضوی

۳۳) از آرامش و سکون ترس دارم ـ مهندس رضوی

یک ـ حالی امروز دارم؛ چیزی است مرکب از سردرگمی، امید، انتظار و تردید. آینده ی بسیار مبهمی را انتظار می کشم. امیدم به آن است که بی شک رشد خواهم کرد و انتظار ترس آلود از مخاطراتی که برایم پیش خواهد آمد. ولعی بسیار شدید دارم، ولعی برای دانستن و کشف کردن و تسخیر. چندی پیش آرامشی نسبی کسب کردم و امروز در چشم انداز آینده ام آرامش را در فاصله ای بسیار دور می بینم. احساس مبهمی به من می گوید که آن هم پایدار نخواهد بود. اصلاً از آرامش و سکون ترس دارم. آرامش و پایان هم زمان ایجاد می شوند. آرامش چیزی جز پایان نیست. در پایان چیزی جز پوچی نمی یابم. پوچی هراس انگیزترین چیزی است که مرا می لرزاند. در راه و حرکت هر دو گرمی و زندگی وجود دارد و پایان و انتها رها شدن در خلأ است. سختی راه و حرکت، انشعابات فراوان راه، گیج کننده و عذاب آورند. اما آنها را بر توقف و ایستایی ترجیح می دهم. آرامش را وقتب می پذیرم که کنترل خارق العاده ی پرشورترین هیجانها و حرکتها و پویشها باشد. خاکستر به خودی خود پایان اشتعال و گرماست که دیگر هیچ جرقه ای آن را مشتعل نمی سازد. اما آنگاه که در بطن پنهانش آتش گداخته ای باشد، معنی شکوه و اقتدار کتمان شده را می دهد. من از فرزانگی دقیقاً چنین برداشتی دارم.

از دفتر خاطرات مهندس

نظرات 1 + ارسال نظر
مهتاب جمعه 7 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 22:59

زیباست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد